سرود جام جهاني
نيما يوشيج شوتها دارم بسيار، وليك/ ميرود نا معلوم
به هر آن ره كه بر آن ميگذرد اين شب شوم.
اخوان ثالث ميترسم اي سايه، ميترسم اي دوست!
اينجا كه جامي به يك شوت بند است
ايكاش ميشد بدانم/ فرجام ما چند چند است.
فروغ فرخزاد من خواب ديدهام كه كسي ميآيد/ و تمام پنالتيها را گل خواهد كرد.
س. سپهري تا شقايق هست/ شوت بايد بود.
احمد شاملو مجال/ بي رحمانه اندك است
و پاسها را/ راه به مقصد دشوار.
شيرآهنكوه مردا ! / در اين چنين شبي تو به ميدان در آي !
م. آزاد دروازهها تهي است/ در انتظار شوت تو در باد.
هـ. ا. سايه توپي كه رفت باز نيايد دگر به دست
لختي بپاي و بازي تقدير را نگر.
سپانلو طنين شوت تو/ دعوت به يك گل تازهست.
س. بهبهاني بازي ما دو به هيچ است، يعني: تماشا ندارد!
ف. مشيري بي تو مهتاب شبي ـ شوت ـ از آن كوچه گذشتم.
ش. كدكني مثل غريو در شب فينال/ مثل گل طلايي در وقت واپسين
گل كردي اين چنين.
احمدرضا ا. در ميدانها هياهوست/ از خط كه ميگذرم
گلها در باد گم ميشوند.
جواد مجابي منظره عبور ميكند:
شوت، شوت، شوت / در سكوت.
يدا. رؤيايي ايستاده پشت توپ
پشت ايستادن تو توپ ايستاده است.
شوت كردن/ از تو ايستاده شوت كرد.
ع. صلاحي دايي لب خط رسيد پاسش/ جمعيت، مات از كلاسش
من شمع گرفته، نذر كردم.
م.ع. بهمني يك شب به شوت سركش اين كوتوال پير
تسخير گشتي اي دژ تسخير ناپذير!
رضا براهني ميپاسد پاس را/ دو پاس از شب
پس پاس تو/ پيش پاس من/ دستش رو خواهد شد.
مفتون اميني بگذار بگويم: شوتهاي سنگين/ فاصلهها را سبك ميكند.
ش. لنگرودي هر آنچه بكاري درو خواهي كرد/ تعجيل مكن!
ع. باباچاهي اصلاً شوتش كن/ و بعد با اجازه داور/ بيا را بگير از سر.
ح. منزوي و توپ گفت به دروازههاي سبز چمن
مرا نديده بگيريد و بگذريد از من!
حسن حسيني شاعري شوت نبود/ لاجرم توي دلش بشكه باروت نبود
به خودش گل ميزد.
قيصر امينپور شوت كن اي صميمي!/ از همان شوتهاي قديمي.
ميرشكاك ميديد و باور نميكرد شوت جنونمند ما را.
سهيل م. عزيزم! شوت تو سرنوشتمو رقم زده!
ع. قزوه يا علي گويان بيا شوتي درين ميدان بزن!
م.س. ميرزايي درين مسير اگر قصد گل زدن داري
دو بطر آب بگير از من و ببر بالا!
فرهاد صفريان پاس دادم روح خود را توي ميداني كه نيست.
م. دلاوري آي زخم نازنين! / روي شوت من حساب كن!
ج. صفربيگي اي شوت! بيا پاي مرا بوسه بزن/ يا گل شو و لبهاي مرا بوسه بزن
پاس خودم است، توي گل رفت نرفت/ هي بوسه بزن بوسه بزن بوسه بزن!
مريم حيدرزاده كاشكي شوتا همگي راهي دروازه بشن
گلامون آب بخورن، جون بگيرن، تازه بشن!
هـ. خوانساري هي ارنستو! / توپها را توي دروازه شليك كن / چه گوارا!
مهدي موسوي اكسيژن تو ريخت در استاديوم ، وليك
دروازهبان «اوليور» ميخورد آدامس شيكâ