حضرت استاد م.ر.ت در وبلاگ خود بحث مستوفایی در مورد معنی دو اصطلاح «میم دبیر» و «الف کوفی» فرموده‌اند که هر کسی را بکار آید و داند که به حروف به چشم حقارت نگاه نکند. در تتمه این بحث، لازم آمد که ما نیز به قدر وسع خود حق دیگر حروف فارسی را ادا کنیم و دلالتهای نشانه‌شناختی آنها را آشکار سازیم.

باید دانست که ادبای قدیم عمدتاً از شکل کتابت حروف فارسی در ذهن‌شان آنها را به اشکال دور و بر و عمدتاً دم دست نسبت می‌دادند و می‌دیدند «الف» شق و رق بر سر سطر ایستاده و نه نقطه‌ای دارد و نه چیزی، با خودشان می‌گفتند لابد آدم درویش مسلکی است که از بار غم آزاد آمد. به همین ترتیب سایر حروف هم آنها را به یاد چیزهایی از معشوق‌ دلبند آنها می‌انداخت. مثلاً «میم» را می‌دید که گردی تنگش شبیه دهان گرد و تنگ معشوقش بود و کلی از دیدن «میم» لذت می‌برد و سعی می‌کرد که آن را در نوشته‌های خود راه و بیراه بکار گیرد. بلکه در دهانش همان لذت بوسیدن یار را در خلوت‌هایی که صحبت اغیار را در آنها راهی نیست، تداعی نماید و قس علی‌هذا!

..

الف. آدم یک لاقبای درویش مسلک. قشر مستضعف کم در آمد. کارمند جماعت. اغلب ملت ایران بعد از اجرای طرح تحول اقتصادی دولت. همیشه در صحنه. ابزار انتخابات. جا گرفته در میان «جان». مشت محکم. بی چیز. بی همه چیز.

ب. خوابیده بی خیال. قشر مرفه بی‌درد. شاعر مردمی در حال آموزش به استعدادهای درخشان. ازدواج غیر رسمی. مفهوم گردهمایی در پارسی کهن. جماعت ایرانی در سواحل آنتالیا. کشف عورت. بچه مثبت. آمر به معروف و بلکه عامل به معروف.

ج. دانشجویی که بجای درس خواندن سر از پارک در می‌آورد. زلف خمیده که ظاهراً نوع مرغوب زلف به حساب می‌آید. قهرمان رمان‌های روشنفکری. جمالتو!

خ. خوب. خر. خر خوب. عاشق پولدار. تازه به دوران رسیده. نشاشیده شب دراز است. خیلی خوب. خیلی خر! خر خیلی خوب. خزنده مهربان. جواب ابلهان. بر هر درد بی درمان!

د. خمیده. پیرمرد خنزر پنزری. بوف کور. قد دوتا. رمانی که روی دست نویسنده‌اش باد کرد. اگر بینی جوانی بر درختی تکیه کرده. صفت گیسوی سیاهی که هزار دل در کمند آن اسیر است. کشف حجاب. زلف کج. بانویی که هنوز مزه طرح امنیت اجتماعی را نچشیده. مسافران هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در آن سوی آبها. دوران پسا روسری.

ذ. همان دال با یک بچه در بغل. دختر ایرانی بعد از تولد اولین فرزند. احساس مادری. نتیجه‌بخشی پند پدر. ذلیل. ذلیل مرده. زلزله در «ز».

س. دندان معشوق وقتی جواب سلام عاشق را می‌دهد. اول سطر. تبلیغات خمیر دندان. دندانه‌های اره. علامت سؤال. رضا بداده بده! علیک سلام استعداد درخشان!

ش. باز هم مرفه بی‌درد (به عتبار تعداد نقطه‌هایش). تا سه سال پیش: سرمایه‌دار زالو صفت، امسال: کارآفرین نمونه. میلیاردری که از راه حلال کسب روزی کرده. شیفته خدمت. وزیر کشور نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. محصول دولت مهرورزی. اسپانسر انتخابات بعدی.

ص. چشم معشوق مشرقی. یانگوم. جانشین سین. صحیح است. دانای کل. خروس آنگاه که در خاک غلتد و ماده طلبد (البته به روایت دهخدا). حشری کم ظرفیت. زن ذلیل بدبخت. سند زنده ادعاهای فمنیستی. مردان موقت.

ط. چشم سرمه کشیده. زیبایی دسته‌دار. دسته عینک. عینک یک دسته. همه معایب بشری به اضافه یک عیب بیشتر. عنایت الهی. طیب الله!

ظ. چشم دسته دار به همراه یک خال اضافه. زیبایی مکمل. مکمل زیبایی. استغفر الله.

ع. عین همه چیز. مثل خوش. چشم شهلا. صفت حوریانی که خداوند در این جهان و احتمالاً در آن جهان نصیب بندگان مخلص خودش می‌کند. چهار بیچاره. دماغ چاقی که توجیه چشمهای شهلا می‌باشد. عنایتش شامل بعضی‌ها بیشتر می‌شود. پارتی بازی. شفاعت. عمود! عرفان غلیظ.

ق. دست نگه‌دار! ایست بازرسی. کوهی که هیچ کس ندیده اما در موردش یک ساعت سخنرانی می‌کنند. گویند در قفقاز است و وجه تسمیه آن همین باشد. بهشت و دوزخ. برنده سیمرغ طلایی. دبیرخانه جشنواره فیلم فجر. مرد دراز !! ورودی قلب. حرف آخر عشق. قلپ قلپ. عشق قلمپه.

ل. لام تا کام. همان «ر» به زبان علی دایی. مثال: لام دول است، یعنی: راهم دور است. لطفاً یک تاکسی دربست بگیرید و مرا تا خانه‌ام برسانید. حد واسط الف و میم. اند سلام. لام علیک.

م. دهان معشوق که سخت تنگ باشد. هر چیز گرد تنگ. حلقوی. کور. کسی که عیش دیگران را نمی‌تواند ببیند. تنها نشانه مردانگی بعضی از مردان. بوسه‌های دنباله‌دار غیر شرعی. اختراع مردم مغرب زمین برای التذاد.

ن. منفی باف. ناهی از منکر. سرباز امام زمان. نان بدون سوبسید. غیر قابل هضم. در هر حال. حال در هر هال. نام شمشیری مر بعض عرب را. خدا نصیب نکند. مار حلقه زده. ماهیی که دنبال طعمه می‌گردد. دهان بعضی از معشوقین.

و. حرف ربط. تنها نقطه اشتراک بعضی از آدمها. سند ازدواج. بانی امر خیر. هم مجهول است و هم معروف. ابن محمود علیه السلام.

ی. دهن کجی. خدمات دولت به ملت. سفره‌ای‌ که هنوز نفتی نشده است. خاتمی در دو راهی. حکم انتصاب کردان. رحیم مشائی. مکاتبه با رییس جمهور آمریکا. صبر و حوصله این ملت. شعر پست مدرن. جایزه آل احمد.