معانی جدید برای کلمات قدیم
زبان یک عنصر پویاست که دمبدم بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی متحول میشود و عناصر جدیدی که از آن میزاید، خودش آقا پسری میشود کاکل زری که هرکس جمالش را زیارت میکند، بر باعث و بانیاش درود میفرستد. زبان فارسی که در سیر تاریخی خود پست و بلند زیادی دیده و با چاله چولههای زیادی مواجه شده، در برابر تغییرات معمولاً از خود مقاومت نشان داده است که چندان هم مورد تأیید ما و سایر برادران نیست. اما چه میشود کرد که زبان مادری ماست و حفظ ناموس آن از اهمّ واجبات ـ که همان انتخابات و حق تعیین سرنوشت باشد ـ هم واجبتر است. خوشبختانه بر اثر مساعی دولت نهم که هماینک به دولت دهم تبدیل شده، این مشکل زبان فارسی هم حل شده و ظرف یک ماه، بسیاری از واژگان دچار تحولات معنایی عمیق شدهاند که طلیعه بسیاری خوبی برای یک دوران سرنوشتساز است. ما ضمن تبریک به همه کسانی که در این امر خیر نقش مهمی ایفا کردهاند، به چند فقره ازین تحولات معنایی واژگان قدیم زبان فارسی اشاره میکنیم. بقیه را خودتان بگردید و پیدا کنید.
::
بررسی: تلاش برای رسیدن به نتیجه دلخواهی که از قبل تعیین شده است. حفظ وضع موجود به شیوه کاملاً علمی. رسیدگی به اعتراضی که وارد نیست.
انتخابات: روش دموکراتیک حفظ قدرت با استفاده ابزاری از رأی دهندگان. حق تعیین سرنوشت ما توسط دیگران.
اس ام اس: ناموس مخابرات. حافظ امنیت ملی. از لوازم انتخابات. قطع شدن آن نشانه تدبیر و وصل شدن آن نشانه لطف است.
سبز: لجن. رنگ براندازی نرم. مخملی. توطئه استکبار جهانی. شاعر میفرماید: زبان سبز، سر سرخ میدهد بر باد.
لباس شخصی: خادمین بی نام و نشان ملت. ضرب و شتم به قصد قربت. سعی مشکور.
قانون: متنی است که ما مینویسیم تا دیگران بخوانند. اشداء علی الکفار و رحماء بینهم. در زمان شاه از آن خبری نبود و اگر بود، رعایت کردنش واجب نبود. یکی دیگر از اهم واجبات در مقطع فعلی.
دروغ: شیوه نوین اطلاعرسانی. اسمش را نبر، خودش را بیار.
زندان: محافظ ملت از خطر سوء قصد در خیابانها. زندانی کردن: روشی برای حفظ امنیت مردم. راز بقا.
اعتراض: دخالت آمریکا و انگلیس در امور داخلی ملت ایران. اگر تنت میخارد بیا!
خوابگاه: محل مناسبی برای کتک خوردن دانشجویان.
پنبه: وسیلهای استرلیزه برای سر بُریدن. پهلوان بازنشسته.
اعتراف: شیوهای برای خودشناسی. بنویس تا بخوانم. روشی برای درمان بيخوابی در ایام بازداشت.
::
مطالب خواندنی قدیمی:
جامعه شناسی ژنتیک: رابطه خایه و قدرت